«نماینده»؛ حمید رحیمینژاد/ صحبتهای ریاست محترم جمهوری در نشست خبری اخیر برای چندمین بار نشان داد اظهارات خلافآمد عادت از رئیسجمهور حقوقدان چیز عجیبی نیست اما سخنان ریاست محترم جمهوری این بار خصیصه دیگری هم پیدا کرده بود و آن تناقضهای آشکار در اظهارنظرهای حقوقی ایشان بود! این اظهارات متناقض این بار در صحبتهای ایشان چنان اعجاببرانگیز بود که دیگر نمیتوان آنها را «نظر خاص و متفاوت رئیسجمهور در مسائل حقوقی» دانست و بدون شک باید آن را در ادامه پروژهای سیاسی که توسط ایشان پیگیری میشود، تحلیل کرد.
ایشان درباره چرایی عدم ارسال لایحه برجام به مجلس گفتند: «ما چیزی را امضا نکردیم... اصل ۱۲۵ قانون اساسی کاملاً این بحث را روشن میکند، براساس این اصل گفته شده چیزی که رئیسجمهور یا نمایندهاش امضا کرد به مجلس فرستاده شود. در حالی که ما چیزی را امضا نکردیم و نیازی هم نبوده امضا کنیم». از قضای روزگار، سخنان واضح و صریح ریاست محترم جمهوری که راه هرگونه تفسیر، تعبیر، تاویل و توجیه را بر آنان که از این پس در باب آن سخن خواهند گفت خواهد بست، به وضوح در تناقض کامل با گزاره صریح اصل ۱۲۵ قانون اساسی است که ابراز میدارد: «امضای عهدنامهها، مقاولهنامهها، موافقتنامهها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها همچنین امضای پیمانهای مربوط به اتحادیههای بینالمللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیسجمهور یا نماینده قانونی او است». در واقع اصل ۱۲۵ قانون اساسی در مقام اعلام این نکته است که بعد از تصویب مجلس، رئیسجمهور یا نماینده قانونی او تکلیف به امضای توافقات دارند. آن هم از باب وظیفه رئیسجمهور بر امضای مصوبات مجلس به منظور اجرایی شدن آنها در راستای اصل ۱۲۳ قانون اساسی! و نه اینکه تصویب معاهدات بینالمللی در مجلس منوط به امضای آنها از سوی دولت است. با توجه به این نکته، از همین ابتدا میزان استدلال و منطق حقوقی نهفته در پشت سخنان فوقالذکر در انکار فرمان قانون اساسی به تصویب برجام در مجلس، پیداست. البته در نگرشی سادهانگارانه -که این روزها دولت تدبیر و امید به آن علاقه بسیار نشان میدهد و نمونه آن را در قضیه شورای نگهبان و تفسیر جایگاه نظارت بر «چشم بودن و نظاره کردن» دیدیم- میتوان گفت منظور رئیسجمهور در امضا خود «عمل امضا» در پای بیانیه برجام است که این حرف نیز نمیتواند درست باشد چون این از بدیهیات حقوق است و هر دانشجوی کارشناسی حقوق نیز میداند که منظور از امضای معاهدات ترتیب خاصی است که در قانون اساسی آمده، اگرنه که عکس برجام با امضای مذاکرهکنندگان کشورها در سایتهای خبری موجود است و این نیز نمیتواند منظور ایشان باشد. همچنین ایشان گفتند: «اگر این متن یا برجام به پارلمان فرستاده شود یک الزامی بر دولت به وجود میآید... یعنی با این اقدامات تنها برای خودمان الزامات ایجاد میکنیم که هیچ کشوری این کار را انجام نداده است... چرا ما میخواهیم یک فشاری را از لحاظ حقوقی بر مردم ایران وارد کنیم، فشاری که ما هیچ الزام و نیازی به آن نداریم...» که این حرف نیز از نظر حقوق بینالملل نادرست است و تصویب مجلس قانونگذار به تنهایی باعث الزام یک کشور نمیشود. برای مثال «آنتونیو کاسسه» حقوقدان ایتالیایی در این باره میگوید: «معمولاً در قوانین اساسی جدید سند مورد توافق تسلیم رئیس دولت یا نماینده دائم دولت میشود و باید مورد بررسی قوه مقننه قرار گیرد. «تصویب» به معنای تایید ماسبق یا تصدیق اراده دولت برای پذیرش تعهدات حقوقی و الزامات ناشی از قرارداد نیست... و تا زمانی که سند تصویب تنظیم نشده به امضای اطراف معاهده نرسد و بین آنها مبادله نشود دولت در قبال آن تعهدی ندارد». [حقوق بینالملل، آنتونیو کاسسه، ص ۲۴۴] یعنی به صرف تایید مجلس قانونگذار نیز الزام مورد نظر که ریاست محترم جمهوری دلواپس و نگران آن هستند شکل نمیگیرد پس باید گفت این بهانه ایشان برای عدم الزام به تصویب برجام نیز محلی از اعراب ندارد در ضمن ریاست محترم جمهوری احتمالاً اطلاع ندارند «برجام» در حال حاضر در کنگره آمریکا در حال بررسی است در این صورت و با فرض درستی ادعای رئیسجمهور مبنی بر اینکه تصویب برجام در مجلس منجر به الزام حقوقی آن میشود باید این را عجایب روزگار دانست که ما از الزامات حقوقی برجام که در آن ۲-۳ برنده شدهایم میترسیم و آمریکاییها که طبق صحبتهای ریاست محترم جمهوری برنده برجام نبودهاند با جدیت به دنبال عدم رد برجامند.
همچنین ایشان درباره ماهیت برجام هم گفتند: «شما در برجام هم نگاه کنید میبینید که میگوید ایران به صورت داوطلبانه اقدامات ذکرشده را انجام میدهد... به طور کلی برجام قاعدهاش بر این بوده که دولتها با یکدیگر تفاهم کنند و توافق نهایی در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسد... شبیه همین اقدامات را ما در توافق ژنو هم داشتیم... به مجلس هم فرستاده نشد...[همچنین] توافق پاریس و بیانیه سعدآباد... در «برجام» اصلاً چیزی راجع به بحث موشک، دفاع و سلاح مطرح نشده است، چیزی که وجود دارد در قطعنامه ۲۲۳۱ است... ما رسما اعلام کردیم که قائل به همین بندها به همین صورتی هم که در قطعنامه ۲۲۳۱ آمده نیستیم، در خود «برجام» هم تصریح کردیم که نقض قطعنامه به معنای نقض «برجام» نیست». مهمترین بحثی که در این صحبتها وجود دارد تلقی ریاست محترم جمهوری از ماهیت برجام است. در کل این صحبتها ریاست محترم جمهوری تلاش دارند با تشبث به هر حشیشی، برجام را از مجلس دور نگه دارند ولی این بخش سخنان ایشان نیاز به توجه جدی دارد، زیرا نتایج شگفتی از این صحبتها حاصل میشود! چیزی که از این بخش صحبتهای رئیسجمهور برداشت میشود این است که برجام تنها یک تفاهم سیاسی است و در واقع یک توافق بینالمللی الزامآور نیست و در اصطلاح حقوق بینالملل یک توافق نزاکتی است که الزامی برای هیچکدام از طرفین در بر ندارد. طبق تفاهمی که در ژنو صورت گرفته است متن حقوقی حاصل از مذکرات در واقع قطعنامه ۲۲۳۱ است و این به زبان ساده یعنی اینکه «برجام» بدون الزام حقوقی چیزی جز کاغذپاره نیست، زیرا سند الزامآور مذاکرات، قطعنامه ۲۲۳۱ بوده است اما تناقض اصلی در اینجای سخنان ریاست محترم جمهوری قرار دارد که اگر «برجام قاعدهاش بر این بوده که دولتها با یکدیگر تفاهم کنند و توافق نهایی در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسد» پس چطور ایشان دم از قبول نداشتن بندهایی از قطعنامه شورای امنیت میزنند؟ حتما ایشان با توجه به تحصیلات حقوقی خود اطلاع دارند براساس ماده ۲۵ منشور ملل متحد کل متن قطعنامههای شورای امنیت برای کشورها الزامآور است و این آش وقتی شورتر میشود که بنابر گفته خود ایشان، این قطعنامه حاصل و تنها دستاورد حقوقی مذاکرات بوده است و این به این معناست که ما پیشاپیش تنها دستاورد حقوقی مذاکرات را نیز با اعلام رسمی عدم تعهد به بندهای موشکی قطعنامه از بین بردهایم. در واقع بنا بر گفتههای ریاست محترم جمهوری، هیچ دستاورد حقوقیای از مذاکرات هستهای نداشتهایم و اگر اینچنین است ایشان به درستی برجام را با توافقنامههای سعدآباد و پاریس مقایسه کردهاند که در آنها نیز به دلیل نزاکتی بودن ما داوطلبانه به تعهدات خود عمل کردیم ولی طرف مقابل هیچ عملی انجام نداد و تنها ما ماندیم و اقدامات داوطلبانه!
در پایان باید به ریاست محترم جمهوری گفت زمان بازی تبلیغاتی و جنگ روانی با توافق هستهای به پایان رسیده است و با واضح شدن مسائل مرتبط با توافق هستهای بهتر است دولت تدبیر و امید رویکرد «شترمرغگون» خود درباره توافق وین را کنار گذاشته و یا «شترگونه» توافق بینالمللی بودن برجام را بپذیرد و تن به بار تصویب آن در مجلس دهد یا «مرغگون» اذعان کند برجام توافقی نزاکتی بوده است و دستاورد حقوقیای برای ما در پی ندارد و با توجه به غیرقابل اجرا بودن قطعنامه ۲۲۳۱ طبق گفته شخص ریاست محترم جمهوری نیز دیگر نمیشود درباره دستاوردهای حقوقی توافق هستهای حماسهسرایی کرد.
نظر شما